تعريف پروژه : اولين قدم در مديريت پروژه ، تعريف پروژه است . در اين فاز مواردي نظير فعاليتهاي مورد نظر جهت اجرا ، وسعت پروژه ، هدف نهايي و پيچيدگي آن و نحوه پشتيباني سيستم مشخص مي شود .
برنامه ريزي پروژه : دومين قدم تهيه برنامه اجرايي است که تمرکز آن بيشتر بر تعريف دقيق فعاليتها و نحوه ارتباط و يا عدم ارتباط بين فعاليتها است . عناصر اجرايي اين فاز عبارتند از :
توضيح وتشريح هدف ، راه چاره ها و امکان سنجي پروژه
تقسيم پروژه به زير پروژه هايي با مشخصات کامل و قابل اندازه گيري و کنترل
تخصيص منابع و تهيه الگوي بکارگيري و استفاده از منابع
تهيه يک برنامه اجرائي اوليه و مقدماتي
مشخص کردن ارتباط بين فعاليتها
تهيه استانداردها و رويه هاي پروژه
شناخت و تشخيص ريسک و خطرات پروژه
تهيه و تدارک تجهيزات و نيروي انساني مورد نياز
تهيه يک برنامه مبنا
اجرا و کنترل : سومين قدم از پروسه مديريت پروژه ، اجراي فعاليتهايي است که در فازهاي قبلي تعريف و برنامه ريزي شده اند و کنترل آنها بمنظور جلوگيري از انحرافات احتمالي انجام مي شود . اهم فعاليتهاي اين مرحله عبارتند از :
اجراي برنامه تهيه شده مبنا براي پروژه
مراقبت و کنترل مداوم بين پيشرفت پيش بيني شده مبنا و پيشرفت واقعي
مشخص کردن انحراف از برنامه و راههاي اصلاح آن
تغييرات در برنامه مبنا در مواقع لزوم
ايجاد ارتباط بين بخشهاي مختلف پروژه
اتمام پروژه : آخرين مرحله از مديريت پروژه ، اعلام اختتام آن و به اتمام رساندن فعاليتهاي تعريف شده پروژه است . در اين مرحله کليه فعاليتهاي مشخص شده به اتمام رسيده و درصد پيشرفت پروژه 100% است . در پايان چنين مرحله اي است که کليه اهداف پروژه بايد تحقق يافته باشد .
فعاليتهاي عمده اين مرحله عبارتند از :
اتمام کليه فعاليتهاي پروژه .
هدايت پروژه بسمت اهداف از پيش تعيين شده .
انجام بازرسي هاي فني نهايي و تحويل کار .
مديريت پروژه به ندرت آنگونه که بايد مورد توجه قرار گرفته است . مديريت پروژه داراي نقشي حساس در پروژه هاي آسانسور و پله برقي بوده و بعنوان يکي از مهارتهاي بسيار مهم براي ايجاد هماهنگي بين فعاليتهاي اجرايي و جلب رضايت مشتريان بحساب مي آيد . هدف از تعريف اين جايگاه ، اطمينان از بر آورده سازي انتظارات مشتريان به بهترين نحو مطلوب واتمام پروژه بدون تاخير يا با کمترين تاخير با بودجه و زمان مناسب است .
مدير پروژه علاوه بر داشتن آگاهيهاي مناسب در زمينه تخصصي و تکنولوژيکي آن رشته ، بايد از دانش لازم براي مديريت پروژه نيز بهره مند باشد . توجه کافي به اين مهم ، مدير پروژه را قادر ميسازد تا از اتلاف منابع ، زمان و بودجه پيشگيرينموده و پروژه را در زمان مناسب و با بودجه پيش بيني شده به اتمام رساند .
براي تغييرات بنيادي در نظامهاي کيفيت محصولات و خدمات ، محتاج بازنگري روشهاي مرسوم و بکارگيري اصول مهندسي براي موفقيت در رقابت ، حضور در بازار و جلب رضايت کامل مشتريان مي باشيم .